کتاب نمی توانم بمیرم
شاعر: پریا تفنگ ساز

گفتی بهار پنجره روشن شد
گفتی نسیم شب به تپش آمد
رویای من
سر انگشتان تو بود که باد را می نواخت
که فصل را می بویید
من به دنبال معجزه بودم
چیزی شبیه به فراموشی
شبیه به سکوت
گفتی سلام
و من کلمه ای برای پایان نیافتم.


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نکات حقوقی سایت تفریحی فان بکس طراحی کمپانی بلوط افزار پیشبینی آینده زندگی مشترک پارسیان ماینر نگین کویر یک دانشجو