انتشارات شانی فعالیت رسمی خود را در سال ۱۳۸۴ با محوریت
چاپ تخصصی کتاب شعر از جامعه شاعران معاصر آغاز نمود
و در این مدت بیش از هزار عنوان کتاب شعر چاپ نموده
که از این بین صد ها شاعر معاصر و نوقلم را
به جامعه حرفه ای ادبیات معرفی کرده است.
شاعرانی که در عرصه های مختلف حائز جوایز معتبری شده اند.
نشر شانی در چهار دوره ناشر برگزیده استان البرز شناخته شده
و در حال حاضر نیز به عنوان اولین ناشر تخصصی شعر در کشور
بیش از ۳۰ نمایندگی فروش در کتابفروشی های سطح ایران دارد.
از آنجایی که حوزه فعالیت نشر به صورت تخصصی ادبیات بوده
در سال ۹۰ با وجود خلع ترجمه رمان ها و داستان های خارجی مناسب
و تالیف رمان ایرانی، اقدام به راه اندازی گروه حرفه ای از مترجمان،
نویسندگان و شاعران نموده که نتیجه این هم اندیشی
به گروه انتشاراتی شانی ختم گردید.
هم اکنون کتاب های نشر شانی در زمینه شعر، داستان و رمان ایرانی و خارجی
در کتابفروشی های معتبر قابل تهیه می باشد.
فروش اینترنتی کتب از طریق پیج اینستاگرام نشر به آدرس @nashreshani1 و سایت www.nashreshani.com
قابل انجام می باشد .
در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از تاریخ ۲۵ فروردین لغایت ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
با آثار جدید و به روز ادبیات جهان منتظر دیدار شما هستیم.
کتاب غزلحصار
شاعر: میرفواد میرشاه ولد
✍
هر چند که سیراب شدن از تو سراب است
لب هام عطش دارد و لب های تو آب است
در ساغر من چشم تو را ریخته ساقی
در ساغر من سعی دو میخانه شراب است
بر پهنه ی پیشانی تو جای دو ابروت
گسترده پر و بال تو به غیظ عقاب است
کوهم که شکسته ست به لبخند تو بغضم
جاری شده بر گونه ی من سنگ مذاب است
تنها ثمر روز و شب سر شده با عشق
یک شاخه گل خشک شده لای اتاق است
این روح به تنگ آمده در کالبد من
این پیله که دور تو تنیدند حباب است
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب سطرهای انفرادی
شاعر: محنا امیری
✍
تنها نشسته است غمی در اتاق من
فنجان و چای کهنه دمی در اتاق من
تو نیستی و خیس شده چشم پنجره
باران گرفته است کمی در اتاق من
چون آفتاب بود ولی ساکت و صبور
می زد غروب ها قدمی در اتاق من
وقتی به جای خاطره ها مانده جای تو
این روزها صدای بمی، در اتاق من.!
حس می کنم که گردنه ای سخت پیش روست
جا مانده است پیچ و خمی در اتاق من
با واژه های توی سرم رنج می کشد
هر پنجشنبه عصر غمی در اتاق من
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب تر از باد
شاعر: پریناز سعیدی
✍
دختران زنده به گور
با انگشتان پوسیده سرمه می کشند.
فرات
از موهایشان شروع می شود.
دست هایی که شکل هیچ آغوشی نشدند
در بشکه های نفت صادر می شوند.
گلوی ماهی ها می سوزد.
پیشانی ام را می بوسی
خاک
به شکل دامن چین دار بلند می شود
عربی می رقصد
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب جیغ های صورتی
شاعر: ژاله افشاری مقدم
✍
تنِ کبود شیونش به بوسه فکر می کند
شکنجه های در تنش به بوسه فکر می کند
به لحن عاشقانه اش دوباره ترس می پرد
ولی زبانِ الکنش به بوسه فکر می کند
زنی که رقص موی او اسیر سایه ها شده
صلیب دور گردنش به بوسه فکر می کند
زنی که زیر چادرش بهار رخنه کرده است
گلِ کنار دامنش به بوسه فکر می کند
از آخرین دریچه ها به عشق خیره می شود
و چشم های روشنش به بوسه فکر می کند
در انتهای جاده ها به شهر عشق می رسد
همیشه قبلِ رفتنش به بوسه فکر می کند
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب مضرابی از تنهایی
شاعر: امیرحسین زاهدی
✍
همراه منی، همیشه و هر جایی
در عکس چقدر تو به من می آیی
لبخند بزن سیب بگو یک دو سه
یک سلفی خوب از من و تنهایی
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب ماه شب پانزده
شاعر: عمران بهروج
چه سرهایی که بالا می رود از دار، با سکه
گره خورده ست تاریخ بشر، انگار با سکه
از این شایسته سالاری نباید هیچ حیران شد
اگر سلطان جنگل می شود کفتار با سکه
نباید انتظار مهربانی از طبیبان داشت
در آن شهری که درمان می شود بیمار با سکه
چگونه می شود از عشق شیرین گفت با فرهاد
که می سنجد عیار عشق را دلدار با سکه
حنای شعرهایش تا ابد بی رنگ بی رنگ است
که مزدش را گرفته شاعر دربار با سکه
ملالی نیست ساعت ها اگر برعکس می چرخند
که گاهی هم مربع می کشد پرگار با سکه
اگه چه سکه بالا رفته اما کور می خوانند
علی را کی تبادل می کند عمّار با سکه؟
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب جهیزیه خاک خورده
شاعر: امیررضا معروفی
✍
توی هر کافه رو به هم با هر
پُک سیگار عاشقی کردیم
ما دو تا گربه ای که با سختی
روی دیوار عاشقی کردیم
ما دو تا یاکریمِ روی سیم
هدفِ سنگِ این و آن بودیم
گرچه هر بار سنگمان زدند
باز هر بار عاشقی کردیم
ما درون قبیله ای بودیم
که به عشق اعتقادشان کم بود
با دلی بیقرار شاد شدیم
با دلی زار عاشقی کردیم
می رسیدیم و سهممان چیزی
جز همان نقطه ی شروع نبود
ما به امید هیچ جنگیدیم
مثل پرگار عاشقی کردیم
ما دو محکوم این قبیله شدیم
حکم دادند و نیشخند زدیم
وسط دست و پا زدن روی
چوبه ی دار عاشقی کردیم
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب عشق به روایت مرزها
نویسنده: م برهانی نیا
✍
میساء به قول کیهان دیوانه نبود. به دیوانگی نیاز نداشت برای عادت کردن به او.
به اندازه عمق سبز چشمان نافذش دلیل داشت برای آوردن؛ شاید دلایلش در محکمه احساسات زمخت و مردانهی کیهان قابل قبول نبود، ولی در نظر دختری که یک نمه قلبش بر عقلش میچربید، در ذهنش دلایلی داشت که با آن حتی میشد خدا را هم اثبات کرد.
چرا دیوانهی موجود صداکلفتی که صدایش به لطافت کتهای مخملش بود، نباشد؟! مرد مغروری که همه او را با عنوان خانزادهی جدی و پرهیبت عمارت شمارهی چهار منطقهی بِرِیْم آبادان میشناختند. و میساء به موذیگریهای کودکانهاش که نفسش را از یک خندهی عاشقانه میبُرید.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب بايد كسي از ميان ما به كشتن كتاب برخيزد
شاعر: فرهاد وفایی
✍
چشم هایش
شروع ویرانی
و من آن دورترین شهر زیر آوارم
که هیچ ، هیچ ، هیچ
امیدِ نجاتم نیست
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب خیابان خیال
شاعر: سمیرا آنالویی
✍
فرار می کنم از شعر
چون سربازی از جنگ
نبودنت گلوله ای است که هر شب
بر سینه ام می زنی
اگر خدا می دانست
می خواهم شعر بگویم
شاید زندگی ام را
مثل بادامِ تلخ
در دهانم نمی خوراند.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب رودخانه وارونه (هانا)
ژان کلود مورلوا
۱۵۴ صفحه رقعی
مترجم: آسیه حیدری (شاهی سرایی)
✍
وقت نگاه کردن و دقت کردن به آن ها را داشتم.
کمی آن طرف تر دو تا دیگر از آن ها هم
مثل آن دوتای اولی در رفتند.
البته طبیعی اش این است که وقتی غریبه ای وارد جایی می شود،
بچه ها با دیدنش خجالت نمی کشند،
و برعکس دنبال او راه می افتند،
او را تعقیب می کنند، سوال پیچش می کنند.
خیلی هم برایم مهم نبود.
من منتظر بزرگ تر ها بودم.
دو تا مادربزرگ با قدم هایی آرام جلو آمدند.
انگار خواهر بودند، چون دماغ هایشان درست مثل هم بود.
دماغ های کوچولویی به شکل ترامپت.
با فاصله با آن ها سلام کردم تا از من نترسند.
ولی به جای اینکه جواب سلام مرا بدهند،
راهشان را کج کردند و با سرعت دور شدند.
بله! من مادربزرگ ها را ترسانده بودم.
البته تعجب نکردم. حتما بارنابه به اهل ده خبر داده بود
و کمیته ی پذیرایی از من در انتظارم بودند.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب رودخانه وارونه (تومک)
ژان کلود مورلوا
۱۷۲ صفحه رقعی
ترجمه آسیه حیدری(شاهی سرایی)
✍
تومک نمی دانست این آب چه جور آبی است.
حتی نمی دانست رودخانه ی کجار کجاست.
دختر، خوب نگاهش کرد.
سایه ای در چشمانش نشست
و بی آنکه تومک از او بپرسد جواب داد:
آبی است که جلوی مردان را می گیرد. نمی دانستید؟
تومک سرش را آرام تکان داد.
نه، او نمی دانست.
دخترک گفت: من به این آب نیاز دارم.
بعد به قمقمه ای که از کمرش آویزان بود دست زد و گفت:
آن را پیدا خواهم کرد و اینجا توی این قمقمه خواهم ریخت.
تومک واقعا دلش می خواست که او
بیش تر درباره ی آن آب برایش حرف بزند.
اما دختر جلو آمد و دستمال تاخورده ی
توی دستش را باز کرد و گفت:
خُب، برای آبنبات چقدر باید به شما بدهم؟
و شنید که تومک زیر لب گفت: یک سو!
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
چشم گرگ
نوشته ی دانیل پناک
ترجمه ی آسیه حیدری
✍
چشم گرگ نوشته ی دانیل پناک به ترجمه ی آسیه حیدری می باشد. این کتاب جایزه سه لاک پشت پرنده را در بخش ترجمه از آن خود کرده است. همچنین اُاِل کاووسین در سال ۱۹۹۸ بر اساس این رمان، یک انیمیشن کوتاه به زبان فرانسوی ساخته است.
چشم گرگ ماجرای یک گرگ آلاسکایی و یک پسربچه آفریقایی به نام آفریقا است.
در این کتاب پسربچه و گرگ، در عمق نگاه یکدیگر، زندگی گذشته ی خود را مرور می کنند.
زندگی پُرفراز و نشیبی که از سر گذرانده و حالا هر دو در یک باغ وحش مقابل هم اند.
گرگی آلاسکایی یک چشمی در قفسی در باغ وحش، هر روز پسربچه ای را می بیند که ایستاده و به او زل می زند.
گرگ از نگاه خیره ی پسرک کلافه شده و منتظر است که بالاخره پسرک خسته شود و برود. اما پسربچه که اسمش آفریقا است، همچنان هر روز در جای خود می ایستد و به گرگ نگاه می کند.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب سیب ها از دامنم ریخت
هانیه محب زادگان
✍
می خواستم باغم هم آغوشی تبر باشد
هم با تبر باشد و هم دور از خطر باشد
می خواستم خالی شوم از اجتماعی سرد
دنیا فقط دستان گرم یک نفر باشد
بشمار خنجرهای پشتم را که می خواهم
دنیای اعدادت کمی گسترده تر باشد
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب نمی توانم بمیرم
شاعر: پریا تفنگ ساز
✍
گفتی بهار پنجره روشن شد
گفتی نسیم شب به تپش آمد
رویای من
سر انگشتان تو بود که باد را می نواخت
که فصل را می بویید
من به دنبال معجزه بودم
چیزی شبیه به فراموشی
شبیه به سکوت
گفتی سلام
و من کلمه ای برای پایان نیافتم.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب رقص قلم برای تو
شاعر: زهرا دباشی
✍
می شود قلم را
زمین بگذارم
و نوازنده شوم؟
میخواهم با
تاربه تار زلف تو
زیباترین
نُت موسیقی را
بنوازم
******
روزهای برفی
و بارانی نمی خواهم.
معشوق
نیم نگاهی
به مجنونت بینداز
برف که هیچ
بهار را برایم
تداعی می کنی
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب گتسبی بزرگ
اسکات فیتز جرالد
ترجمه: معصومه بیات
✍
گتسبی بزرگ رمانی است به قلم نویسنده آمریکایی اف. اسکات فیتزجرالد
که برای اولین بار در ۱۰ آوریل ۱۹۲۵ منتشر شده است.
ماجراهای این کتاب در نیویورک و لانگ آیلند و در
تابستان سال ۱۹۲۲ اتفاق می افتند.
داستان دورانی را توصیف می کند که فیتز جرالد
خود آن را دوران موسیقی جاز یا عصر جاز نامید.
به دنبال موفقیت چشمگیر رمان اسکات فیتز جرالد
در سال ۲۰۱۳ باز لورمن کارگردان مشهور آمریکایی
داستان گتسبی بزرگ را به صورت فیلم سینمایی به تصویر کشید.
لئونارد دیکاپریو با بازی در این فیلم توانست
چهره مرد ثروتمندی به نام گتسبی را به جامعه طرفدارن فیلم معرفی کند.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب نهمین ضلع
شاعر: زهرا مَدمُلی
✍
پا
به
سی گذاشتن
زنی است
پا به ماه
که زخم هایش را
یک به یک
سقط می کند.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب خراب شده
شاعر: بهزاد نجفی
✍
تو نیستی و جهان بر سرم خراب شده
چگونه بی تو بمانم در این خراب شده؟
به هر دری زدم از عشق تو خلاص شوم
کنون منم، منِ از هر طرف جواب شده
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب حوا متولد آبان است
شاعر: راضیه غنجی
✍
عشق
اتفاق عجیبی نیست
او تو را با نام کوچکت صدا می کند
تو دلت می ریزد
همین
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب کوچ انفرادی
شاعر: راحله وفا
✍
من دیوانه ی تو هستم
تو دیوانه ی من هستی
و اینجا تیمارستانی ست
که حتی
یک تخت هم
برای آرمیدن ما
خالی نیست
از زن هایی
که هر روز در من
تکثیر می شوند
یکی شب به بستر می رود.
بقیه مرگ را.
به خواب در تنهایی
ترجیح می دهند.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب جنگل نروژی
هاروکی موراکامی
ترجمه فاطمه عزتی سوران
هاروکی موراکامی در سال 1942 در کیوتو ژاپن به دنیا آمد.
رمان تاثیرگذار جنگل نروژی وی در سال 1987 منتشر شد.
این کتاب تنها در ژاپن ده میلیون نسخه فروش رفت،
و با چنان استقبالی رو به رو شد که موراکامی به دنبالِ
اندکی آرامش و دوری از شهرت ناچار به ترک ژاپن شد.
موراکامی با آگاهی و جلب نظر خوانندگانی که علاقه ی کمتری
به رمان های سورئال دارند، جنگل نروژی را در فضایی کاملا
واقع گرایانه نوشت.
در آغاز داستان راوی کتاب وارد آلمان می شود و در فرودگاه
با شنیدن موسیقی به گذشته باز می گردد.
به هیجده سال قبل و به تصاویر یک دیدار و بعد
تصویرها در هم پیچ و تاب می خورند و
سال های منتهی به بیست سالگی خودش را باز می گوید.
سال های درگیر با رشد ذهنی و جسمی، آشنایی بیشتر با
جامعه ی پیرامون و همچنین موضوع خودکشی نزدیکترین دوستان.
نام این رمان موراکامی برگرفته از آلبومی از گروه موسیقی بیت است.
ورای داستان عشق نسبتا پیچیده ای میان واتانابه و سایر افراد
اتفاق افتاده است. موراکامی تلاش می کند که مراحل رشد
شخصیت ها و افکار واتانابه و سایر شخصیت های کتاب را به تصویر بکشد.
وی درباره ی شگرد او که هنوز به طور کامل در خدمت اوست
می گوید: (این یک جور بدیهه نویسی آزاد است.
هرگز طرح نمی ریزم. هرگز نمی دانم صفحه ی بعد چطور از آب در می آید.
خیلی ها حرفم را باور نمی کنند. اما لذت نوشتن رمان یا داستان
در همین نکته است. چون نمی دانم بعد چه اتفاقی می افتد.)
این رمان جذاب توسط خانم #فاطمه_عزتی_سوران ترجمه
و از #نشر_شانی در سال 1398 منتشر شده است.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب شگفت انگیز
ر.ج. پالاسیو
مترجم: سعید عباسزاده
✍
اگوستِ ده ساله که به سبب بیماری چهره ای نا بهنجار دارد،
تا کلاس پنجم در خانه درس خوانده و به مدرسه نرفته است.
سرانجام پدر و مادر با وجود نگرانی تصمیم می گیرند
او را به مدرسه ای خصوصی بفرستند.
ورود او به مدرسه با مشکلات و دردسرهای فراوانی همراه است
اما آگوست سرانجام با مقاومت در مقابل رفتارهای توهین آمیز و
مهربانی، صبوری و گذشت اش شگفتی می آفرینند و
بیشتر شاگردان کلاس را شیفته و طرفدار خود می کند.
این کتاب در سال 1398 توسط سعید عباسزاده ترجمه و
توسط نشر شانی به چاپ رسیده است.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب هرگز رهایم نکن
کازائو ایشی گورو
مترجم: صبا کاظمی (آسو)
✍
هرگز رهایم نکن رمانی به قلم کازائو ایشی گورو،
نویسنده ی ژاپنی _ بریتانیایی است.
این رمان در سال 2005 نامزد جایزه بوکر و
در سال 2006 نامزد جایزه آرتور سی کلارک شد و
مجله تایم هم این رمان را به عنوان بهترین رمان سال 2005 انتخاب کرد
و آن را در لیست 100 رمان برتر انگلیسی زبان قرار داد.
ایشی گورو در سال 2017 برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
رمان هرگز رهایم نکن در سال 1398 توسط صبا کاظمی (آسو)
ترجمه شد و انتشارات شانی آن را به چاپ رساند.
داستان این رمان از زبان دختر جوانی روایت می شود
که هر چند خواسته ها و دلمشغولیهایش مثل
تمام همسن و سالهای خودش است اما
زندگی عادی مانند دیگران برای او دور از دسترس به نظر می آید.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب ملت عشق
الیف شافاک
مترجم: مریم صالحی
✍
رمانی سراسر عاشقانه و جذاب که نویسنده ترکیه ای اثر #الیف_شافاک
با قدرت تخیل خویش ماجرای جذاب جستجوی شمس و مولانا
را با یک روایت عاشقانه امروزی در آمیخته و
در چهل فصل به بیان قصه پرداخته است.
در آخر هر فصل نویسنده پند هایی را به عنوان سرلوحه
رفتارهای اجماعی بیان میکند که به رمان رنگ و بوی عرفانی می دهد .
این رمان در دل هر فصل قصه هایی ناب و جدید را
مطرح می کند که این روایت ها در فضای مجازی دست به دست شده
و باعث دیده شدن هرچه بیشتر رمان می شود.
ملت عشق رمانی است عاشقانه که نقطه عطف ماجرا
زمانی اتفاق میوفتد که خواننده با اشراف کامل به مقایسه
رفتار شمس و مولانا و روایت زن نویسنده ای می پردازد
که به دنبال خلع های زندگی خود میگردد و در نهایت.
این رمان به زبان استانبولی نوشته شده و تا به حال
به بیش از ده زبان مختلف ترجمه شده است.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب من اؤلومو یاشامیشام
شاعر: امین حاجیلو
✍
منی داریخدیران هیجران دئییل کی
اؤزومو، اؤزومسوز حیسّ ائله مک دیر
بئله جه نفسین گلیب گئتمه سی
حیاتسیز دیریلیک،یالنیز،دئمک دیر
دئمیرم وطن سیز داریخمیرام من
قانادسیز بیر قوشام،گول چیچک ایچره
گله جک عشقی یله چیرپینیر اورک
پاسلانمیش پیچاغام،بیر اورک ایچره
جاوابسیز سوال دیر حالیمی سورماق
بولودلو گؤی لرده آوارا،حیران
ائله یاپیشمیشام دؤرد اللی هئچدن
مندن ال اوزوبدور ویجدانلی ویجدان
داها اؤزومه ده جاواب تاپمیرام
اوزانیب اللریم،قیسالیب دیلیم
بئله جه سئیر ائتسه دنیا باشیما
گؤزلریم آخاجاق هارا،نه بیلیم؟! قوهومدان،قارداشدان سؤز آچمایاراق
ایندی بیلیرم کی تک لیک نه ایمیش؟!
اؤز الیم،اؤز باشیم-دئییب چالاراق،
تک لیک دیاریندا،اسگیک نه ایمیش؟! منی سارسیدانماز "هئچ نه"- دییه ن ده
اؤزومون اؤزومه گولمه ییم گلیر
سونرادا اؤزومه گولومسه یه رک
یاغیشا بورونوب،اؤلمه ییم گلیر
ایندی سارسیدیجی اؤزوم اولموشام
قارانلیق گئجه ده،چیراغ سیز یولدا
ائله قورخورام کی گله بیر زامان
صاباحسیز یاشایام بایاقسیز یولدا
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب عقاید یک دلقک
هاینریش بُل
مترجم: فاطمه عزتی سوران
زمانی که به شهر بُن رسیدم، هوا تاریک شده بود.
خودم را وادار کردم تا یک سری از اعمال مکانیکی را که
در طول پنج سال رفت و آمدم به این شهر انجام می دادم،
تکرار نکنم. پایین رفتن از پله های ایستگاه قطار،
بالا رفتن از پله ها، زمین گذاشتن ساک سفری،
بیرون آوردن بلیت از داخل جیب کت، برداشتن ساک،
تحویل بلیت، ورود به باجه رومه فروشی، خرید رومه های عصر،
خروج از باجه و اشاره به یک تاکسی. تقریبا در پنج سال گذشته
همیشه در حال ترک جایی و ورود به جای دیگری بودم.
هر صبح از پله های ایستگاه بالا می رفتم
و دوباره پایین می آمدم. عصر باز هم از پله ها پایین می آمدم
و دوباره بالا می رفتم.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب اندوهان
مرتضی لطفی
✍
در سینه ی من آرزوهای محالی ست
کوچکترینش خوردن بالی به بالی ست!
دیدار اگر رخ می دهد دیری به دیری
لبخند اگر رخ می دهد سالی به سالی ست
گاهی خوشم با خلوتم با خاطراتم
یعنی دعاگوی غمم این نیز حالی ست
خیری ندیدم از کسی، گفتند کور است
چیزی نگفتم با کسی، گفتند لالی ست
هر جا که آهی می کشم جای جوابی
هر جا سکوتی می کنم، پشتش سوالی ست
شاید قفس ها بشکند، فکر بعیدی است
شاید به پرواز آیم، این هم احتمالی ست
عمری پریدم از خیالی تا خیالی
مردم ولی گفتند مرد بی خیالی ست.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب باهات راحت یه هفته حرف دارم
مهدی رحیم زاده
✍
از این روزایی که دور از تو رد شد
از این شبهای رفته حرف دارم
یه دریا حرف ماسیده تو سینه م
باهات راحت یه هفته حرف دارم
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
اوبانا فالاچی
ترجمه: رعنا فخرایی
امشب پی بُردم که وجود داری: بسان قطرهای از زندگی که از هیچ جاری باشد. با چشم باز، در ظلمت محض دراز کشیده بودم که ناگهان در دل تاریکی، جرقهای از آگاهی و اطمینان درخشید: آری، تو آنجا بودی. وجود داشتی. گویی تیری به قلبم خورده بود. و وقتی صدای نامرتب و پر هیاهوی ضربانش را باز شنیدم احساس کردم تا خرخره در گودال وحشتناکی از تردید و وحشت فرو رفتهام. سعی کن بفهمی . من از دیگران نمیترسم. با دیگران کاری ندارم. از خدا هم نمیترسم. به این حرفها اعتقادی ندارم. از درد هم نمیترسم. ترس من از توست. از تو که سرنوشت، وجودت را از هیچربود و به جدار بطن من چسباند. هر چند همیشه انتظارت را کشیدهام، هیچگاه آمادگی پذیرایی از تو را نداشتهام و همیشه این سوال وحشتناک برایم مطرح بوده است: نکند دوست نداشته باشی به دنیا بیایی؟ نکند نخواهی زاده شوی؟ نکند روزی به سرم فریاد بکشی که: " چه کسی از تو خواسته بود مرا به دنیا بیاوری؟ چرا مرا درست کردی؟ چرا؟
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب این مرد یک مثلث بی ضلع
مجید معارف وند
✍
از آن شبی که نگاهی به باغ ها کردی
به شوق خون شده دل های آلبالوها
و سمت دیگری از باغ، محو چشم تو بود
که از نگاه تو شیرین شدند لیموها
و لا به لای نفس های تو شب شمیم تو است
که عطر می وزد از گیسوان شب بوها
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب آن سر این جنازه را بگیر
شاعر: پوریا پلیکان
✍
کاش هیچوقت زنده نمی شدم
همه ی دلخوشی ام به این بود
از زیر خاک بلند شوم
زنی را در آغوش بگیرم
و تنها تکه ی زیبای جهان را لمس کنم
کاش هیچوقت زنی را در آغوش نمی گرفتم
تا لااقل در تخیلم
تکه ای از جهان زیبا باقی می ماند
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب از قلب تهران به قلب استانبول
حمیدرضا شکارسری
ترجمه: شیرین راد
✍
آشنا به نظر می رسد
این کبوتر
بر لبه ی پنجره ی طبقه ی هجدهم این هتل پکن
روزی آیا از دست من و تو
دانه نچیده بود
در میدان تقسیم استانبول
****
صلح
شایعه ای بزرگ
بر دهان جهان
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب از لاله زار تا جمهوری
سید مهدی
✍
من واسه کشتن سایه ها
نه یه دشنه، یه فندک می خوام
خنجر و دشنه مال خودت
من با قلبم به جنگت میام
خودنویسم که جوهر نده
تو از اینم بزرگ تر میشی
من اگه حرفِ تو قلبمو
توی گوشت بگم کر میشی
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب بیا گناه کنیم
فرامرز عرب عامری
✍
دیگر تو را میان غزل گم نمی کنم
تا دارمت نگاه به مردم نمی کنم
من در بهشت عشق تو آدم شدم ولی
خود را خراب خوردن گندم نمی خورم
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
خدا یک نقطه دارد
بهروز باغبان
✍
شنیده ام به غزل حال تازه ای دادی
به شاعران غزل گو اجازه ای دادی
رسیده ای تو به یارت اگر غلط نکنم
تو رفته ای به دیارت اگر غلط نکنم
تو رفته ای و به یادت همیشه می بارم
به روی دفتر شعرم که دوستت دارم
اصول فلسفه های تز اساطیری
عزیز سر به هوای رجال کشمیری
خدا مجال رسیدن نمی دهد ما را
دوباره فرصت دیدن نمی دهد ما را
همیشه نام تو را با غرور می بوسم
تو را همیشه من از راه دور می بوسم
اگر چه بی تو من از داغ عشق لبریزم
دلم نیامد از این عاشقی بپرهیزم
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب تا آمدن تو عشق بازی ممنوع
امید صباغ نو
✍
در باور من جهان به هم ریخته است
یکرنگی آسمان به هم ریخته است
آرامش لحظه های بی شعر مرا
چشمان زنی جوان به هم ریخته است.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب آخرین نامه از عاشق تو
جوجو مویز
مترجم: فاطمه عزتی سوران
✍
جوجو مویز با این کتاب توانست برای دومین بار
جایزه رمان عاشقانه بریتانیا را در سال ۲۰۱۱ کسب نماید.
ایده اولیه کتاب هنگامی که وی در کافه شاهد
گفت و گوی نی بوده که در خصوص پیام کوتاه
و نحوه برقراری ارتباط از طریق آن و پیامی که می خواستند
ارسال کنند، بحث می کردند خطور کرده
و این گونه شد که مویز تصمیم گرفت
تا با نوشتن رمانی عاشقانه با محوریت پیدا کردن
نامه های عاشقانه توسط دو زن در دو زمان مختلف،
حس نوستالژیک نامه نگاری در زمان های گذشته
را بازسازی کرده و تاثیر نامه در زندگی این افراد را روایت می کند.
کتاب آخرین نامه از عاشق تو، داستانی است
که نویسنده آن را با وضعیت جنیفر در یک بیمارستان آغاز می کند.
جنیفر در اوایل دهه ۱۹۶۰ بعد از یک تصادف در بیمارستان
بستری می شود و پس از بازیابی هوشیاری اش متوجه می شود
که حافظه خود را از دست داده و هیچ چیز
در رابطه با زندگی گذشته و حتی شوهرش را به یاد نمی آورد.
در ادامه جنیفر نامه هایی را مطالعه می کند
که ظاهرا توسط معشوقه وی برایش نوشته شده اند.
در ادامه داستان اینکه جنیفر پس از پیدا کردن
و مطالعه نامه ها گرفتار سرگرمی شده
و اتفاقای برایش می افتد که و در نهایت تصمیمش
برای ادامه زندگی روایت می گردد.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب با دست من گلوی کسی را بریده اند
شاعر: حامد ابراهیم پور
✍
باران به روی پنجره هاشور می زند
باران گرفته است و دلم شور می زند
در حسرت نوشتن یک شعر تازه ام
بگذار تا به حرف بیاید این جنازه ام
از خواب های یخ زده بیرون بکش مرا
از این تن ملخ زده بیرون بوش مرا
در خاک، تکه های تن مرا نشان بده
با خود مرا ببر، وطنم را نشان بده
نگذار راه آمدنم را عوض کنند
نگذار نقشه ها وطنم را عوض کنند
نگذار تا اسیر شوم زیر پیله ام
بی آبرو شوند ن قبیله ام
نگذار دین، هراس بریزد به دین من
نگذار چاه نفت شود سرزمین من
نگذار زخم های تنم بیش تر شود
نگذار رودخانه ی من بی خزر شود
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
کتاب پیرمرد و دریا
ارنست همینگوی
مترجم مهدی نصیری دهقان
پیرمرد و دریا واپسین اثر داستان همینگوی نویسنده سرشناس آمریکایی
می باشد که توانست جایزه نوبل را در سال ۱۹۵۴ برای او به ارمغان بیاورد.
به اعتقاد همینگوی هیچ هنرمند واقعی سمبل سازی و تمثیل پردازی نمی کند
و راز توفیق پیرمرد و دریا در نبودن هیچ رمزی در آن می داند.
در این داستان مفاهیم ارزشمندی مانند تلاش و مصمم بودن
در مسیر هدف و صبر و استقامت و امیدواری در راه رسیدن به آن
به زیبایی و به شکلی خارق العاده و بسیار واقع گرایانه
به خواننده منتقل می شوند.
بر خلاف بسیاری از داستان ها که با پایانی خوش همراه هستند،
ارنست همینگوی در رمان پیرمرد و دریا بر واقع گرا بودن
به جای آرمان گرایی تاکید می کند.
بعد از خواندن این رمان کوتاه و ارزشمند بیشتر
به این جمله ی برگمن اعتقاد پیدا می کنید:
همینگوی بیش از یک آدم است، او یک نحوه ی زندگی است.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
درباره این سایت